رمان شبهای تهران که در سال هزار و سیصد و هفتاد و هشت توسط نشر توس بچاپ رسید در واقع آخرین کتاب غزاله علیزاده پیش از خودکشی اوست. و روایتگر مردی بنام بهزاد است که نقاشی روشنفکر و بر خاسته از خانواده ای اشرافی است. او نمونه ای از روشنفکران آشنا با غرب در ایران دهههای چهل و پنجاه است. هر چند اندکی از طبقه خرده مالکان رو گردانده ولی به انقلابیها هم با دیده شک و تردید نگاه میکند. او عاشق دختری زیاده خواه و سنت گریز با افکار درهم و مغشوش به نام آسیه میشود. پیشتر آسیه او را به خاطر دست یافتن به عشقی آرمانی رها کرده و تنها میگذارد، ولی یاد و فکر او همچنان بهزاد را رها نمیکند.
